همچنین میتوان از hairbrained به جای harebrained استفاده کرد.
کمخرد، نابخرد، بیفکر و خیال، احمق، احمقانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The purchase of salt marshes was another of his harebrained projects.
خرید شورهزارهای مردابی یکی دیگر از نقشههای نابخردانهی او بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «harebrained» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harebrained