امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flighty

ˈflaɪti ˈflaɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
هوس‌باز، دمدمی‌مزاج، دمدمی‌سرشت، خل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- flighty girls
- دختران مل و مست
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flighty

  1. adjective fickle, irresponsible
    Synonyms:
    airheaded birdbrained bubbleheaded capricious changeable dingbat dingdong dizzy effervescent empty-headed featherbrained frivolous gaga giddy harebrained impetuous impulsive inconstant lightheaded lively mercurial scatterbrained silly thoughtless twit unbalanced unstable unsteady volatile whimsical wild
    Antonyms:
    responsible

ارجاع به لغت flighty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flighty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flighty

لغات نزدیک flighty

پیشنهاد بهبود معانی