Twit

    twɪt twɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      twits

    معنی

    noun adverb
    سرزنش کردن، عیوب یا اشتباهات کسی را یادآور شدن، سرزنش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد twit

    1. verb to make fun or make fun of
      Synonyms:
      mock ridicule laugh jeer gibe jest scoff deride quiz scout
    1. noun an instance of mockery or derision
      Synonyms:
      insult taunt jeer gibe scoff taunting twerp twirp
    1. verb harass with persistent criticism or carping
      Synonyms:
      tease taunt bait ride rag razz rally cod tantalize tantalise

    ارجاع به لغت twit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «twit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/twit

    لغات نزدیک twit

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه