معنی razz به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ræz British: ræz

معنی

noun verb - transitive

گیاه‌شناسی تمشک، (آمریکا، عامیانه) شوخی کردن

لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد razz

noun Any of various derisive sounds of disapproval

Synonyms: boo, hoot, hiss, bronx cheer, raspberry, bird, catcall, razzing, snort
verb To tease or mock good-humoredly

Synonyms: banter, chaff, joke, kid, rib, rag, tease, ride, taunt, josh, heckle, jest, cod, needle, tantalize, jive, raspberry, tantalise, ridicule, bait, twit, rally

ارجاع به لغت razz

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «razz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/razz

لغات نزدیک razz

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel