گذشتهی ساده:
catcalledشکل سوم:
catcalledسومشخص مفرد:
catcallsوجه وصفی حال:
catcallingشکل جمع:
catcallsشکل نوشتاری دیگر این لغت: cat-call
دادوفریاد، هو کردن، سوت (بهعنوان نشانهی نارضایتی)
The opponents threw tomatoes at his car and shouted catcalls.
مخالفین به ماشین او گوجهفرنگی پراندند و او را هو کردند.
As the singer left the stage, a few people shouted catcalls from the back row.
وقتی خواننده صحنه را ترک کرد، چند نفر از ردیف عقب دادوفریاد کردند.
متلک، سوت (برای نشان دادن تمایل جنسی به کسی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Women often report feeling unsafe when they hear catcalls on the street at night.
زنان اغلب گزارش میدهند که شبها هنگام شنیدن سوتها در خیابان احساس ناامنی میکنند.
The city has introduced laws to fine those who shout catcalls at women in public.
شهر قوانینی وضع کرده تا کسانی را که در مکانهای عمومی به زنان متلکپرانی میکنند، جریمه کند.
هو کردن، سوت زدن، دادوفریاد کردن (به نشانهی اعتراض)
The audience booed and catcalled.
حضار همهمه کردند و جیغ و سوت کشیدند.
The singer was unfairly catcalled despite giving a great performance.
خواننده باوجود اجرای عالی، به ناحق هو شد.
متلک انداختن، تیکه انداختن، سوت زدن (برای نشان دادن تمایل جنسی)
Construction workers were criticized for catcalling women who passed by the site.
کارگران ساختمانی بهخاطر سوت زدن به زنانی که از کنار کارگاه میگذشتند، مورد انتقاد قرار گرفتند.
A group of men catcalled her as she walked past the café.
گروهی از مردان وقتی او از کنار کافه میگذشت، متلک انداختند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «catcall» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catcall