آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Rag

ræɡ ræɡ

شکل جمع:

rags

معنی rag | جمله با rag

noun adverb

کهنه، لته، ژنده، لباس مندرس، کهنه شدن، بی‌مصرف شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I cleaned the table with a (piece of) rag.

با کهنه میز را گردگیری کردم.

a beggar in rags

گدای ژنده‌پوش

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Money and fame are but rags.

پول و شهرت ارزشی ندارد.

a rag doll

عروسک پارچه‌ای

the rag trade

خرید‌وفروش لباس زنانه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rag

  1. noun torn and ragged clothing.
  1. verb harass with persistent criticism or carping
  1. noun music with a syncopated melody (usually for the piano)
    Synonyms:
  1. noun A week at British universities during which side-shows and processions of floats are organized to raise money for charities
    Synonyms:
    rag-week

Idioms

chew the rag

(عامیانه) صحبت دوستانه کردن، اختلاط کردن

سوال‌های رایج rag

شکل جمع rag چی میشه؟

شکل جمع rag در زبان انگلیسی rags است.

ارجاع به لغت rag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rag

لغات نزدیک rag

پیشنهاد بهبود معانی