سرزنش، نکوهش، ملامت، بیغار، انتقاد، خردهگیری، توبیخ ملایم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a sensitive student who cannot bear reproof.
شاگرد حساسی که تحمل خردهگیری را ندارد.
His words were a mixture of pity and reproof.
حرفهای او ترکیبی از ترحم و سرزنش بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reproof» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reproof