Dress Down

    ˈdresˈdaʊn dresdaʊn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    phrasal verb
    سرزنش کردن، بازخواست کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    phrasal verb
    لباس راحت پوشیدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dress down

    1. verb scold
      Synonyms:
      reprimand rebuke censure reprove berate upbraid lash castigate chew out tell off bawl out carpet tear into rail tongue-lash rake over coals ream
      Antonyms:
      praise compliment flatter

    ارجاع به لغت dress down

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dress down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dress down

    لغات نزدیک dress down

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه