گذشتهی ساده:
bawled outشکل سوم:
bawled outسومشخص مفرد:
bawls outوجه وصفی حال:
bawling outانگلیسی آمریکایی داد زدن، بهتندی توبیخ کردن، فریاد کشیدن، سرزنش کردن، پرخاش کردن (با صدای بلند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The teacher bawled the students out for not doing their homework.
معلم بهخاطر انجام ندادن تکالیف، به دانشآموزان پرخاش کرد.
When he broke the rules, his father bawled him out in front of everyone.
وقتی قوانین را زیر پا گذاشت، پدرش او را جلوی همه سرزنش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bawl out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bawl-out