آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Admonishment

ædˈmɑnɪʃmənt ədˈmɒnɪʃmənt

معنی admonishment | جمله با admonishment

noun uncountable

موعظه، پند، نصیحت، توصیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The coach's admonishment pushed the players to work harder.

موعظه‌ی مربی بازیکنان را به تمرین سخت‌تر تشویق کرد.

She ignored her friend's admonishment and continued with her reckless behavior.

او به نصیحت دوستش اعتنایی نکرد و به رفتار بی‌قیدش ادامه داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد admonishment

  1. noun words expressive of strong disapproval
  1. noun advice to beware, as of a person or thing

ارجاع به لغت admonishment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «admonishment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admonishment

لغات نزدیک admonishment

پیشنهاد بهبود معانی