فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Daffy

ˈdæfi ˈdæfi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal

دیوانه (شخص)، احمقانه (رفتار و غیره) (به شکلی خنده‌دار و جذاب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I am really daffy about fishing.

دیوانه‌ی ماهیگیری‌ هستم.

My little brother has a daffy imagination.

برادر کوچکم تخیل احمقانه‌ای دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daffy

  1. adjective silly, crazy
    Synonyms:
    foolish silly goofy nuts nutty crazy daft loony dotty demented deranged crackers clownish

ارجاع به لغت daffy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daffy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/daffy

لغات نزدیک daffy

پیشنهاد بهبود معانی