آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ اسفند ۱۴۰۳

    Dag

    ˈdæɡ ˈdæɡ

    شکل جمع:

    dags

    توضیحات:

    dag در معنای چهارم مخفف لغت dekagram است.

    معنی dag | جمله با dag

    noun countable informal

    (انگلیسی استرالیایی) بی‌ریخت، پخمه، اُمُّل، ضایع

    He's such a dag; I can't believe anyone would date him.

    اون خیلی بی‌ریخته، باورم نمیشه کسی باهاش قرار بذاره.

    Don't be such a dag; try to be more confident.

    انقدر ضایع نباش، سعی کن اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشی.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I felt like a complete dag in that outfit.

    تو اون لباس حس کردم یه پخمه‌ی کاملم.

    noun countable

    بخشی که آویخته باشد، نوک فلزی بندکفش، پولک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The old flag had a dag hanging from its tattered edge.

    پرچم قدیمی، تکه‌ای آویزان از لبه پاره‌شده‌اش داشت.

    He noticed a dag of loose thread on his new jacket.

    او متوجه تکه‌ی نخی شل روی ژاکت جدیدش شد.

    noun countable

    پشم کثیف، لکه‌ی پشم

    She tried to cut away the dags from the sheep's rear.

    او سعی کرد پشم‌های کثیف را از پشت گوسفند جدا کند.

    The shearer carefully removed the dags to improve the wool quality.

    پشم‌چین به‌دقت لکه‌های پشمی را جدا کرد تا کیفیت پشم را بهبود بخشد.

    abbreviation

    ده گرم

    Please measure out 5 dags of flour for the recipe.

    لطفاً پنجاه گرم آرد برای دستور غذا اندازه بگیرید.

    For this experiment, we require precisely 6 dags of sodium chloride.

    برای این آزمایش، ما دقیقاً به شصت گرم کلرید سدیم نیاز داریم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dag

    1. noun 10 grams
      Synonyms:
      dkg decagram dekagram
    1. noun a flap along the edge of a garment; used in medieval clothing
      Synonyms:
      jag

    سوال‌های رایج dag

    شکل جمع dag چی میشه؟

    شکل جمع dag در زبان انگلیسی dags است.

    ارجاع به لغت dag

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dag

    لغات نزدیک dag

    • - daffy
    • - daft
    • - dag
    • - daggar
    • - dagger
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.