فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Daft

    dæft dɑːft
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      dafter

    • صفت عالی:

      daftest

    معنی‌ها

    adjective
    احمق، ابله، لوس، ننر، خل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    adjective
    آرام، فروتن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد daft

    1. adjective stupid; crazy
      Synonyms:
      crazy foolish silly stupid nuts insane mad ridiculous absurd idiotic dopey nutty wacky cracked demented deranged simple witless half-baked lunatic mental touched unbalanced asinine bonkers daffy flaky fried giddy inane off the wall screwy unsound whacko bedlamite in the ozone out of one’s gourd
      Antonyms:
      intelligent smart brainy bright understanding

    ارجاع به لغت daft

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «daft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/daft

    لغات نزدیک daft

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه