با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Excitation

ˌeksaɪˈteɪʃən ˌeksaɪˈteɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • noun
    القا ، هیجان، تحریک، برانگیختن، برآشفتگی
  • noun
    تحریک
    • - excitation loss
    • - (فیزیک) افت انگیزش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد excitation

  1. noun Intensity of feeling or reaction
    Synonyms: excitement, heat, inflammation, warmth, fervor, fervour
  2. noun The neural or electrical arousal of an organ or muscle or gland
    Synonyms: innervation, irritation

ارجاع به لغت excitation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «excitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/excitation

لغات نزدیک excitation

پیشنهاد بهبود معانی