آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Quick

kwɪk kwɪk

صفت تفضیلی:

quicker

صفت عالی:

quickest

معنی quick | جمله با quick

adjective A2

تند، چابک، فرز، چست، جلد، سریع، سریع السیر، فوری

Planes are quicker than busses.

هواپیما از اتوبوس تندتر است.

a quick walk

پیاده‌روی تند

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a quick reply

پاسخ فوری

a quick look

نگاهی کوتاه

She has a quick sense of smell.

حس بویایی او قوی است.

Who swam the quickest?

کی از همه تندتر شنا کرد؟

come here quick!

زود بیا اینجا!

I was cut to the quick by the insult.

آن توهین قلبم را جریحه‌دار کرد.

adjective

سریع الانتقال، زودفهم، زودآموز، زیرک، تیزهوش، فرز، زودیاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Her quick wits saved Akhtar's life.

سرعت انتقال او اختر را نجات داد.

a quick worker

کارگر فرز

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She has a quick mind.

فکرش سریع کار می‌کند.

adjective

زنده

quick lime

آهک زنده

adjective

زودخشم، آتشی، جوشی

Her husband is very quick-tempered.

شوهرش خیلی آتشی مزاج است.

adjective

(پیچ جاده و غیره) تند، به تندی، به سرعت

a quick turn

پیچ تند

noun

(جمع) زندگان

the quick and the dead

زندگان و مردگان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد quick

Idioms

be quick about it!

زود بجنب!، تکون بخور!، زود باش!، معطلی نکن! لفتش نده!

(be) quick off the mark

به‌سرعت آغاز کردن، زود واکنش نشان‌دادن

سوال‌های رایج quick

صفت تفضیلی quick چی میشه؟

صفت تفضیلی quick در زبان انگلیسی quicker است.

صفت عالی quick چی میشه؟

صفت عالی quick در زبان انگلیسی quickest است.

ارجاع به لغت quick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quick

لغات نزدیک quick

پیشنهاد بهبود معانی