فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Posthaste

ˈpoʊstˈheɪst ˈpəʊstˈheɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
پیک تندرو، فوری، آنی، سریع‌السیر، باعجله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- They sent posthaste for his doctor.
- باشتاب هرچه بیشتر دنبال دکتر او فرستادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد posthaste

  1. adjective, adverb fast
    Synonyms:
    quick rapid speedy swift quickly rapidly speedily swiftly hasty hastily promptly at once directly straightaway pronto expeditious fleet fleetly headlong pell-mell full tilt flat-out double-quick lickety-split breakneck
    Antonyms:
    slow slowly eventually

Collocations

ارجاع به لغت posthaste

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «posthaste» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/posthaste

لغات نزدیک posthaste

پیشنهاد بهبود معانی