Posthumous

ˈpɑːstʃəməs ˈpɒstjəməs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
متولد شده پس از مرگ پدر (درمورد طفل)، منتشر شده پس از مرگ نویسنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- posthumous fame
- شهرت پس از مرگ
- Kafka's posthumous books
- کتاب‌های کافکا که پس از مرگ او چاپ شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد posthumous

  1. adjective Occurring or done after death
    Synonyms: after death, postmortem, continuing, future, postmortal
  2. noun
    Synonyms: afterdeath, postbellum

ارجاع به لغت posthumous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «posthumous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/posthumous

لغات نزدیک posthumous

پیشنهاد بهبود معانی