آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ مرداد ۱۴۰۴

    Speedily

    ˈspiːdli ˈspiːdli

    معنی speedily | جمله با speedily

    adverb

    به‌سرعت، با سرعت، سریعاً، سریع، تند، بی‌معطلی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The repairman fixed the broken appliance speedily.

    تعمیرکار دستگاه خراب را به‌سرعت تعمیر کرد.

    The package was delivered speedily.

    بسته بی‌معطلی تحویل داده شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The athlete ran speedily towards the finish line.

    ورزشکار با سرعت به سمت خط پایان دوید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد speedily

    1. adjective rapidly
      Synonyms:
      fast abruptly
    1. adverb with rapid movements
      Synonyms:
      quickly rapidly apace chop-chop

    لغات هم‌خانواده speedily

    • noun
      speed, speeding
    • adjective
      speedy
    • verb - transitive
      speed
    • adverb
      speedily

    سوال‌های رایج speedily

    معنی speedily به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «speedily» در زبان فارسی به «با سرعت» یا «سریعاً» ترجمه می‌شود.

    «با سرعت» صفت یا قیدی است که نشان می‌دهد عملی یا رخدادی در کوتاه‌ترین زمان ممکن یا با شتاب انجام می‌شود. وقتی گفته می‌شود «He completed the task speedily»، منظور این است که فرد کار خود را سریع و بدون تأخیر انجام داده است. این واژه بر کیفیت زمان‌بندی و بهره‌وری تأکید دارد و معمولاً حس ضرورت یا کارآمدی را منتقل می‌کند.

    از منظر کاربرد روزمره، speedily اغلب در محیط‌های کاری، آموزشی و حتی زندگی روزمره برای نشان دادن انجام سریع امور به کار می‌رود. استفاده از این واژه بیانگر دقت و انگیزه در انجام وظایف است و نشان می‌دهد که فرد به زمان و اهمیت آن توجه دارد. سرعت عمل نه تنها در کارهای حرفه‌ای، بلکه در امور شخصی مانند پاسخ‌دهی به پیام‌ها، آماده‌سازی غذا یا رسیدگی به کارهای روزمره نیز ارزشمند است.

    از نظر روان‌شناسی، توانایی انجام کارها speedily می‌تواند با ویژگی‌هایی مانند تمرکز، تصمیم‌گیری سریع، مهارت در برنامه‌ریزی و مدیریت زمان مرتبط باشد. افراد سریع عمل‌کننده اغلب اعتماد به نفس بالاتری دارند و می‌توانند در شرایط فشار و زمان محدود، بهترین عملکرد خود را ارائه دهند. این ویژگی باعث افزایش بهره‌وری و کاهش استرس ناشی از تأخیر می‌شود.

    در ادبیات و نوشتار رسمی، speedily جایگاه ویژه‌ای دارد و به ویژه در متون حقوقی، رسمی و آموزشی دیده می‌شود. نویسنده با به‌کارگیری این واژه تأکید می‌کند که عملی باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام شود و به تأخیر نیفتد. این کاربرد رسمی نشان‌دهنده‌ی اهمیت دقت و رعایت زمان در فعالیت‌های انسانی است.

    «با سرعت» یا speedily فراتر از مفهوم صرفاً زمانی است؛ این واژه نماد کارآمدی، دقت، و توجه به زمان است. توانایی انجام کارها به‌طور سریع و مؤثر به افراد امکان می‌دهد تا در زندگی شخصی و حرفه‌ای موفق‌تر باشند و تجربه‌ای مؤثرتر و رضایت‌بخش‌تر از فعالیت‌های خود داشته باشند.

    ارجاع به لغت speedily

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «speedily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/speedily

    لغات نزدیک speedily

    • - speedboat
    • - speeder
    • - speedily
    • - speediness
    • - speeding
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.