با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Apace

    əˈpeɪs əˈpeɪs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌سرعت، باتندی، باشتاب، بیدرنگ، باسرعت زیاد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Darkness was coming on apace.
    - تاریکی (شب) به سرعت فرا می‌رسید.
    - Rumors of her madness were spread apace.
    - شایعه‌ی دیوانگی او به‌سرعت پراکنده شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد apace

    1. adverb In a rapid way
      Synonyms: quickly, fast, posthaste, rapidly, speedily, quick, flat out, hell-for-leather, lickety-split, pronto, trippingly, swiftly, chop-chop
      Antonyms: slowly

    ارجاع به لغت apace

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «apace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apace

    لغات نزدیک apace

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی