قدیمی خیلی سریع، بهسرعت (زیاد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He finished his homework lickety-split.
تکالیفش رو خیلی سریع تموم کرد.
He ate his dinner lickety-split.
شامش را بهسرعت خورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lickety-split» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lickety-split