با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Flat Out

ˌflæt ˈaʊt ˌflæt ˈaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): flat-out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb idiom informal
    با تمام سرعت، با سرعت هرچه تمام‌تر، با تمام قدرت، با تمام نیرو، با نهایت سعی و کوشش
    • - The student studied flat out for the exam.
    • - دانشجو با تمام سرعت برای امتحان درس خواند.
    • - He ran flat out to catch the bus.
    • - او با سرعت هرچه تمام‌تر دوید تا به اتوبوس برسد.
  • adverb idiom informal
    رک‌وپوست‌کنده، رک‌وراست، بی‌رودربایستی، بی‌پرده، آشکارا، علناً، صراحتاً
    • - She told him flat out that she didn't love him anymore.
    • - او رک‌وپوست‌کنده به او گفت که دیگر او را دوست ندارد.
    • - I told her flat out that I couldn't lend her any more money.
    • - بی‌رودربایستی به او گفتم که دیگر نمی‌توانم به او پول قرض بدهم.
    • - The teacher flat out told the students that they needed to study harder.
    • - معلم صراحتاً به دانش‌آموزان گفت که باید بیشتر درس بخوانند.
  • adjective
    محض، تمام‌عیار، به تمام معنا
    • - Your allegation is a flat-out lie.
    • - ادعای تو دروغ محض است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد flat out

  1. adverb at top speed
    Synonyms: all out, at full speed, at full throttle, bluntly, directly, full-bore, openly, peak performance, wide open

ارجاع به لغت flat out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flat out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flat-out-2

لغات نزدیک flat out

پیشنهاد بهبود معانی