امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flat Screen

ˌflæt ˈskriːn ˌflæt ˈskriːn ˌflæt ˈskriːn ˌflæt ˈskriːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(مانیتور کامپیوتر و تلویزیون و غیره) صفحه‌ی تخت، صفحه‌ی مسطح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The flat screen on my laptop is cracked and needs to be replaced.
- صفحه‌ی تخت لپ‌تاپم شکسته و باید تعویض بشود.
- I prefer watching movies on a flat screen rather than a bulky old television.
- ترجیح می‌دهم روی صفحه‌ی مسطح فیلم ببینم تا یک تلویزیون قدیمی بزرگ.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت flat screen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flat screen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flat-screen

لغات نزدیک flat screen

پیشنهاد بهبود معانی