گذشتهی ساده:
fleetedشکل سوم:
fleetedسومشخص مفرد:
fleetsوجه وصفی حال:
fleetingشکل جمع:
fleetsصفت تفضیلی:
fleeterصفت عالی:
fleetestناوگان (مجموعهی کشتیها)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The fleet includes more than 30 modern destroyers.
این ناوگان شامل بیش از ۳۰ ناوشکن مدرن است.
They spotted a fleet of cargo ships approaching the port.
آنها ناوگانی از کشتیهای باری را درحال نزدیک شدن به بندر مشاهده کردند.
merchant fleet
ناوگان بازرگانی
a fleet commander
فرماندهی ناوگان
ناوگان (مجموعهی اتوبوسها، هواپیماها و... تحت کنترل شخص یا سازمان)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company is upgrading its entire fleet of buses.
شرکت درحال ارتقای کل ناوگان اتوبوسهای خود است.
A fleet of ambulances was dispatched to the accident site.
ناوگانی از آمبولانسها به محل حادثه اعزام شد.
a fleet of taxis
یک دسته تاکسی
ادبی چابک، چالاک، تیزپا، فرز، سریع
An antelope is very fleet.
غزال بسیار تیزپا است.
Despite his age, he’s still fleet-footed on the field.
باوجود سن بالا، هنوز هم در زمین بازی چابک است.
a fleet-footed runner
دوندهی تندگام (آهو پای)
سریع حرکت کردن، با شتاب گذاشتن، بهسرعت عبور کردن
Time fleets when you're happy.
زمان در هنگام خوشی بهسرعت میگذرد.
A shadow fleeting past the window made her jump.
سایهای که با شتاب از جلوی پنجره عبور کرد، او را ترساند.
1- نهر فلیت (در شهر لندن) 2- (در سابق) زندان فلیت (در شهر لندن)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fleet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fleet