امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fleet

fliːt fliːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fleets

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adjective countable C1
ناوگان، عبور سریع، زود گذر، بادپا، به‌سرعت گذشتن، تندرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- merchant fleet
- ناوگان بازرگانی
- a fleet commander
- فرمانده‌ی ناوگان
- a fleet of taxis
- یک دسته تاکسی
- Clouds fleeting across the sky.
- ابرهایی که با شتاب در آسمان حرکت می‌کنند.
- An antelope is very fleet.
- غزال بسیار تیزپا است.
- a fleet-footed runner
- دونده‌ی تندگام (آهو پای)
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fleet

  1. adjective quick in movement
    Synonyms: agile, barreling, breakneck, brisk, expeditious, expeditive, fast, flying, hasty, in nothing flat, like greased lightning, lively, mercurial, meteoric, nimble, nimble-footed, on the double, rapid, screaming, speedball, speedy, swift, winged
    Antonyms: clumsy, slow
  2. noun group of ships
    Synonyms: argosy, armada, flotilla, formation, line, naval force, navy, sea power, squadron, tonnage, vessels, warships

Collocations

  • the fleet

    1- نهر فلیت (در شهر لندن) 2- (در سابق) زندان فلیت (در شهر لندن)

ارجاع به لغت fleet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fleet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fleet

لغات نزدیک fleet

پیشنهاد بهبود معانی