شکل جمع:
flotillasناوتیپ (گروهی از کشتیها یا قایقهای کوچک)
The military flotilla was deployed in the harbor for a training exercise.
ناوتیپ نظامی برای تمرین آموزشی در بندر مستقر شد.
The flotilla of rescue boats responded quickly to the distress signal.
ناوتیپ قایقهای نجات بهسرعت به سیگنال اضطراری پاسخ دادند.
سیلی از، انبوهی از، تعداد زیادی از، جمعیتی از
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A flotilla of reporters gathered outside the courtroom.
انبوهی از خبرنگاران بیرون دادگاه جمع شده بودند.
The teacher faced a flotilla of curious questions from the students.
معلم با تعداد زیادی از سؤالات کنجکاوانهی دانشآموزان روبهرو شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flotilla» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flotilla