فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Flotilla

fləˈtɪlə fləˈtɪlə

شکل جمع:

flotillas

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ناوتیپ (گروهی از کشتی‌ها یا قایق‌های کوچک)

The military flotilla was deployed in the harbor for a training exercise.

ناوتیپ نظامی برای تمرین آموزشی در بندر مستقر شد.

The flotilla of rescue boats responded quickly to the distress signal.

ناوتیپ قایق‌های نجات به‌سرعت به سیگنال اضطراری پاسخ دادند.

noun countable

سیلی از، انبوهی از، تعداد زیادی از، جمعیتی از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

A flotilla of reporters gathered outside the courtroom.

انبوهی از خبرنگاران بیرون دادگاه جمع شده بودند.

The teacher faced a flotilla of curious questions from the students.

معلم با تعداد زیادی از سؤالات کنجکاوانه‌ی دانش‌آموزان روبه‌رو شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flotilla

  1. noun small fleet
    Synonyms:
    group unit squadron navy vessels armada argosy

ارجاع به لغت flotilla

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flotilla» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flotilla

لغات نزدیک flotilla

پیشنهاد بهبود معانی