۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Flotsam

ˈflɑːt- ˈflɒtsm

معنی

noun

کالای آب آورده، آب‌آورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flotsam

  1. noun floating debris
    Synonyms:
    wreckage junk jetsam cargo odds and ends castoffs sea-drift

Idioms

flotsam and jetsam

تخته‌پاره‌های شناور بر آب، پسماندهای شناور، ضایعات دریا

اضافی‌ها، بی‌اهمیت‌ها، بدردنخورها، طردشده‌ها، بی‌ارزش‌ها (انسان یا شیء)

ارجاع به لغت flotsam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flotsam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flotsam

لغات نزدیک flotsam

پیشنهاد بهبود معانی