فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tonnage

ˈtʌnɪdʒ ˈtʌnɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از tunnage به‌ جای tonnage استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    گنجایش کشتی برحسب تن، تن‌شماری، برحسب شماره تن، بارگیر
    • - This mine's daily tonnage is large.
    • - میزان حمل‌شده از این معدن روزانه قابل‌ملاحظه است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tonnage

  1. noun The weight of water displaced by a warship, expressed in long tons
    Synonyms: load, burden, cargo, tunnage, capacity, contents, tonnage duty

ارجاع به لغت tonnage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tonnage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tonnage

لغات نزدیک tonnage

پیشنهاد بهبود معانی