class, schoolroom, classroom
استفادهی کاربردی دانشآموز از زبان در کلاس، معلم را تحتتأثیر قرار داد.
The student's functional use of language in the classroom impressed the teacher.
این اولین باری است که در کلاس پیدایش شده است.
This is the first time he has appeared in class.
class, course, grade, flair
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
معلم مریض است؛ بنابراین امروز کلاس نخواهیم داشت.
The teacher is sick; consequently, we won't have class today.
کلاس مزخرف در دانشگاه
a Mickey Mouse college course
class, subject
کلاس تربیتبدنی در دانشگاه ما
a physical education class in our university
کلاس انگلیسی
an English class
lesson, recitation, hour
او بهخاطر اینکه بیمار بود، کلاس را از دست داد.
He missed the lesson because he was sick.
این هفته یک کلاس اضافی برای موسیقی داریم.
We have an extra hour for music this week.
زیستشناسی class
این کلاس از جانوران شامل پستانداران و خزندگان است.
This class of animals includes mammals and reptiles.
در زیستشناسی، هر گونه براساس ویژگیهایش در کلاس خاصی طبقهبندی میشود.
In biology, each species is classified into a specific class based on its characteristics.
عامیانه class
او به کلاس بالاتری در جامعه تعلق دارد.
She belongs to a higher class in society.
ما باید فایلها را براساس کلاس سازماندهی کنیم تا دسترسی آسانتری داشته باشیم.
We need to organize the files by class for easier access.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کلاس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کلاس