صفت تفضیلی:
swifterصفت عالی:
swiftestسریع، چابک، تندرو، فرز، باسرعت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the swift movement of trains
حرکت سریع قطارها
a swift runner
دوندهی تیزپا
This river is too swift for swimming.
این رودخانه برای شنا کردن زیادی تند است.
a swift slope along the road
شیب ناگهانی جاده
a swift decision
تصمیم فوری
a swift-flowing river
رودخانهی سریع
Swift runs the days of youth.
روزگار جوانی بهسرعت میگذرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «swift» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swift