زیرک، باذکاوت، تیزهوش، تیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The detective's perspicacious nature helped him solve the case quickly.
ذات تیزهوش کارآگاه به او کمک کرد تا پرونده را بهسرعت حل کند.
The author's perspicacious commentary revealed deeper truths about society.
تفسیر باذکاوت نویسنده حقایق عمیقتری را در مورد جامعه آشکار کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «perspicacious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perspicacious