صفت تفضیلی:
more competentصفت عالی:
most competentلایق، ذیصلاحیت، شایسته، دارای سررشته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a competent doctor
پزشک کارامد، طبیب حاذق
Is he competent enough to manage the factory?
آیا او جربزهی ادارهی کارخانه را دارد؟
a competent knowledge of English Literature
اطلاعات کافی راجع به ادبیات انگلیس
A child is not competent to testify.
کودک صلاحیت شهادت دادن را ندارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «competent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/competent