آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Competence

ˈkɑːmpət̬ns ˈkɒmpətəns

شکل جمع:

competences

معنی competence | جمله با competence

noun C1

صلاحیت، شایستگی، کفایت، سررشته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Her competence as teacher and scholar has never been in doubt.

تبحر او به عنوان معلم و دانشمند هرگز مورد شک نبوده است.

Lunatics did not have legal competency.

مجانین اهلیت قانونی نداشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد competence

  1. noun ability
    Synonyms:
    skill capability capacity competency proficiency expertise fitness adequacy suitability qualification know-how might moxie makings the right stuff the goods what it takes appropriateness qualifiedness cutting it hacking it cutting the mustard making the grade savvy

سوال‌های رایج competence

شکل جمع competence چی میشه؟

شکل جمع competence در زبان انگلیسی competences است.

ارجاع به لغت competence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «competence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/competence

لغات نزدیک competence

پیشنهاد بهبود معانی