آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Skill

skɪl skɪl

شکل جمع:

skills

معنی skill | جمله با skill

noun countable B1

مهارت، چیره‌دستی، ورزیدگی، تردستی، استادی، زبردستی، هنرمندی، کاردانی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

He showed great skill.

مهارت زیادی از خود نشان داد.

a man of considerable political skill

مردی با مهارت سیاسی قابل‌ملاحظه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the skills needed in carpentry

هنرهایی که در نجاری به‌درد می‌خورند

motor skills

توانایی‌های حرکتی

He needs to improve his reading skills.

نیاز به این دارد که توانایی‌های خواندن خود را بهتر کند.

verb - transitive

مهارت عملی داشتن، کاردان بودن، فهمیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
verb - intransitive

سودمند بودن، به درد خوردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد skill

Collocations

practical skill

مهارت عملی، مهارت کاربردی

لغات هم‌خانواده skill

سوال‌های رایج skill

شکل جمع skill چی میشه؟

شکل جمع skill در زبان انگلیسی skills است.

ارجاع به لغت skill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skill

لغات نزدیک skill

پیشنهاد بهبود معانی