صفت تفضیلی:
more hard-heartedصفت عالی:
most hard-heartedسنگدل، بیرحم، دلسخت، بیعاطفه، بیاحساس، خشن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Imprisonment had made him hardhearted.
زندانی بودن او را سنگدل کرده بود.
Sarah's hard-hearted response to her friend's plea for help shocked everyone.
پاسخ خشن سارا به درخواست کمک دوستش همه را شوکه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hard-hearted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-hearted