آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Hard-hitting

hɑːrdˈhɪtɪŋ hɑːdˈhɪtɪŋ

معنی hard-hitting | جمله با hard-hitting

adjective

کوبنده، شدید، تندوتیز، گزنده، صریح، بی‌پرده (صحبت یا نوشته‌ای نقادانه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

She’s known for her hard-hitting interviews with political leaders.

او به‌خاطر مصاحبه‌های گزنده‌اش با رهبران سیاسی شناخته می‌شود.

The documentary offers a hard-hitting look at the failures of the education system.

این مستند، نگاه انتقادی شدیدی به ناکامی‌های نظام آموزشی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hard-hitting

  1. adjective full of or displaying force
  1. adjective aggressively and persistently persuasive
    Synonyms:

ارجاع به لغت hard-hitting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard-hitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-hitting

لغات نزدیک hard-hitting

پیشنهاد بهبود معانی