آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ مهر ۱۴۰۲

    High-pressure

    haɪˈpreʃər haɪˈpreʃər haɪˈpreʃə

    معنی high-pressure | جمله با high-pressure

    adjective

    فشارقوی، پرفشار، دارای فشار زیاد

    The high-pressure boiler in the factory needs to be regularly inspected and maintained to ensure safe operation.

    بویلر فشارقوی در کارخانه نیاز به بازرسی و نگهداری منظم دارد تا از عملکرد ایمن اطمینان حاصل شود.

    The high-pressure hose is designed to withstand extreme levels of pressure.

    شلنگ فشارقوی به گونه‌ای طراحی شده است که در برابر فشارهای شدید مقاومت کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    high-pressure well

    چاه پرفشار

    adjective

    توأم با فشار، ابرام‌آمیز، اصرار‌آمیز (فروش)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Telemarketer used high-pressure sales tactics.

    بازاریاب تلفنی از تاکتیک‌های فروش توأم با فشار استفاده می‌کرد.

    The company employed high-pressure techniques to manipulate customers into buying their expensive products.

    این شرکت از تکنیک‌های ابرام‌آمیز برای تأثیرگذاشتن بر مشتریان برای خرید محصولات گران‌قیمت استفاده می‌کرد.

    adjective

    پرفشار، پراسترس (شغل و غیره)

    Working in a high-pressure environment can be challenging, but it also allows for personal growth and development.

    کار کردن در محیط پرفشار می‌تواند چالش‌برانگیز باشد اما امکان رشد و توسعه شخصی را نیز فراهم می‌کند.

    I thrive in high-pressure situations because they push me to perform at my best.

    من در موقعیت‌های پرفشار پیشرفت می‌کنم زیرا این موقعیت‌ها مرا وادار می‌کنند تا بهترین عملکردم را داشته باشم.

    verb - transitive

    اصرار و ابرام کردن، پافشاری کردن (در فروش)

    The salesperson high-pressured me into buying a car that I didn't really want.

    فروشنده اصرار و ابرام کرد تا ماشینی بخرم که واقعاً نمی‌خواستم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد high-pressure

    1. adjective aggressively and persistently persuasive
      Synonyms:
      aggressive persistent forceful insistent compelling potent hard-hitting
    1. verb to induce
      Synonyms:
      ask plead adjure

    ارجاع به لغت high-pressure

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «high-pressure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/high-pressure

    لغات نزدیک high-pressure

    • - high-powered
    • - high-powered job
    • - high-pressure
    • - high-priced
    • - high-proof
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.