(کسی که در سیاست از مشی انعطافناپذیری پیروی میکند ) آدم سرسخت، آدم سختگیر، آدم افراطی، آدم یکدنده، آدم خمشناپذیر، آدم تندرو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He wanted to make peace but some hard- liners were against it.
او میخواست صلح کند؛ ولی برخی طرفداران سختگیری و خشونت، مخالفت میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hard-liner» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-liner