آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Hard-nosed

ˈhɑːrdnoʊzd hɑːdnəʊzd

معنی hard-nosed

adjective

(عامیانه) سرسخت، یکدنده، خودرأی، لجباز

adjective

زرنگ و واقع‌بین، ارغه، پشت هم‌انداز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hard-nosed

ارجاع به لغت hard-nosed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard-nosed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-nosed

لغات نزدیک hard-nosed

پیشنهاد بهبود معانی