با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    VIP

    ˌviː aɪ ˈpiː ˌviː aɪ ˈpiː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      vips

    توضیحات

    VIP مخفف عبارت Very Important Person است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    شخص خیلی مهم، وی‌آی‌پی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The VIP arrived in a sleek black limousine.
    - شخص خیلی مهم با یک لیموزین مشکی براق وارد شد.
    - Security was tight around the venue to protect the VIPs.
    - تدابیر امنیتی در اطراف محل برگزاری برای محافظت از اشخاص خیلی مهم شدید بود.
    - The hotel reserved the best suite for their VIP guests.
    - این هتل، بهترین سوئیت را برای مهمانان وی‌آی‌پی خود در نظر گرفته است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد VIP

    1. noun very important person
      Synonyms: big cheese, big enchilada, big kahuna, big name, celebrity, dignitary, famous person, heavyweight, high muckamuck, luminary, mogul, notable, personality, public figure, star, superstar, top banana, worthy
      Antonyms: nobody, nonentity

    ارجاع به لغت VIP

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «VIP» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vip

    لغات نزدیک VIP

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی