فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Viper

ˈvaɪpər ˈvaɪpə

شکل جمع:

vipers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی افعی، تیرمار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The viper's fangs were long and sharp.

نیش افعی بلند و تیز بود.

I saw a venomous viper at the zoo.

یک افعی سمی را در باغ‌وحش دیدم.

noun countable

انسان غیرقابل‌ اعتماد، آدم خائن و بدنهاد، شرور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He was known as a viper in the business world, always looking for an opportunity to betray others.

او به‌عنوان انسانی خائن در دنیای تجارت شناخته می‌شد و همیشه به‌دنبال فرصتی برای خیانت به دیگران بود.

The politician was a viper, using deceit to gain power.

این سیاستمدار شرور بود و از فریب برای به‌دست آوردن قدرت استفاده می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد viper

  1. noun
    Synonyms:
    snake cobra adder asp rattlesnake copperhead

ارجاع به لغت viper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «viper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/viper

لغات نزدیک viper

پیشنهاد بهبود معانی