فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cobra

ˈkoʊbrə ˈkəʊbrə

شکل جمع:

cobras

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی کبرا، کفچه‌مار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

I saw a cobra at the zoo today.

امروز کبرا را در باغ‌وحش دیدم.

We spotted a majestic king cobra in the dense jungle.

یک کفچه‌مار را در جنگل انبوه دیدیم.

abbreviation

انگلیسی بریتانیایی سیاست اتاق‌های جلسات توجیهی دفتر کابینه‌ (Cabinet Office Briefing Rooms) (در دولت بریتانیا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The Prime Minister chaired the COBRA.

نخست‌وزیر ریاست اتاق‌های جلسات توجیهی دفتر کابینه‌ را بر عهده داشت.

All relevant ministers were summoned to attend the COBRA.

همه‌ی وزرای مرتبط برای شرکت در اتاق‌های جلسات توجیهی دفتر کابینه‌ فرا خوانده شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cobra

  1. noun
    Synonyms:
    snake asp uraeus

ارجاع به لغت cobra

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cobra» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cobra

لغات نزدیک cobra

پیشنهاد بهبود معانی