فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Copperhead

ˈkɑːpərˌhed ˈkɒpəhed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    نوعی مار زهردار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد copperhead

  1. noun Common coppery brown pit viper of upland eastern United States
    Synonyms: Agkistrodon contortrix
  2. noun Venomous but sluggish reddish-brown snake of Australia
    Synonyms: Denisonia superba

ارجاع به لغت copperhead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «copperhead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/copperhead

لغات نزدیک copperhead

پیشنهاد بهبود معانی