امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Copperplate

ˈkɑːpərpleɪt ˈkɒpəpleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بشقاب مسی، کلیشه مسی، صفحه مسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد copperplate

  1. noun An engraving consisting of a smooth plate of copper that has been etched or engraved
    Synonyms: copperplate engraving

ارجاع به لغت copperplate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «copperplate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/copperplate

لغات نزدیک copperplate

پیشنهاد بهبود معانی