فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Old Man

oʊldˈmæn əʊldmæn

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(عامیانه) پدر، ابوی

My old man didn't allow me to go.

پدرم به من اجازه نداد که بروم.

(با: the - به‌طور معمول O و M بزرگ) رئیس، سرور، مدیر، سرپرست، ناخدا، ارباب، مدیر، کار فرما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The Great Old Man of Persian Archaeology

پیش‌کسوت عالی‌قدر باستان‌شناسی ایران

شوهر

معشوق، هم‌خواب

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت old man

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «old man» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/old-man

لغات نزدیک old man

پیشنهاد بهبود معانی