فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Old Man

oʊldˈmæn əʊldmæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • (عامیانه) پدر، ابوی
    • - My old man didn't allow me to go.
    • - پدرم به من اجازه نداد که بروم.
  • (با: the - به‌طور معمول O و M بزرگ) رئیس، سرور، مدیر، سرپرست، ناخدا، ارباب، مدیر، کار فرما
    • - The Great Old Man of Persian Archaeology
    • - پیش‌کسوت عالی‌قدر باستان‌شناسی ایران
  • شوهر
  • معشوق، هم‌خواب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت old man

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «old man» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/old-man

لغات نزدیک old man

پیشنهاد بهبود معانی