آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Vassal

ˈvæsl ˈvæsl

گذشته‌ی ساده:

vassalled

شکل سوم:

vassalled

سوم‌شخص مفرد:

vassals

وجه وصفی حال:

vassalling

شکل جمع:

vassals

معنی vassal

noun adjective

(حقوق، قدیم، انگلیس) خراج‌گزار، هم‌بیعت بالرد، تبعه، بنده، غلام، رعیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد vassal

  1. noun a person holding a fief; a person who owes allegiance and service to a feudal lord

سوال‌های رایج vassal

گذشته‌ی ساده vassal چی میشه؟

گذشته‌ی ساده vassal در زبان انگلیسی vassalled است.

شکل سوم vassal چی میشه؟

شکل سوم vassal در زبان انگلیسی vassalled است.

شکل جمع vassal چی میشه؟

شکل جمع vassal در زبان انگلیسی vassals است.

وجه وصفی حال vassal چی میشه؟

وجه وصفی حال vassal در زبان انگلیسی vassalling است.

سوم‌شخص مفرد vassal چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد vassal در زبان انگلیسی vassals است.

ارجاع به لغت vassal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vassal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vassal

لغات نزدیک vassal

پیشنهاد بهبود معانی