گذشتهی ساده:
vassalledشکل سوم:
vassalledسومشخص مفرد:
vassalsوجه وصفی حال:
vassallingشکل جمع:
vassals(حقوق، قدیم، انگلیس) خراجگزار، همبیعت بالرد، تبعه، بنده، غلام، رعیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vassal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vassal