فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

عضو به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ozv

member, limb, organ

شخص یا شرکت

affiliate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عضو

  1. مترادف:
    آلت اندام
  1. مترادف:
    ابوابجمعی جزو کارمند مستخدم
  1. مترادف:
    جهاز

ارجاع به لغت عضو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عضو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عضو

لغات نزدیک عضو

پیشنهاد بهبود معانی