امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آلت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

aalat
instrument, (genital) organ, glazing bar, [fig.] tool, cat's - paw

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آلت

  1. مترادف:
    ابزار اسباب افزار دستگاه مایه وسیله
  1. مترادف:
    اندام عضو

ارجاع به لغت آلت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آلت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آلت

لغات نزدیک آلت

پیشنهاد بهبود معانی