امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مایه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

maaye
ferment, leaven, yeast, capital, funds, [fig.] source, cause, grounding, background, [med.] vaccine, key or pitch

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
آشپزی
batter
زبان‌شناسی tonality
عامیانه dough
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مایه

ارجاع به لغت مایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مایه

لغات نزدیک مایه

پیشنهاد بهبود معانی