امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adrift

əˈdrɪft əˈdrɪft
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
دستخوش طوفان، غوطه‌ور(روی آب)، (مجازاً) آواره، بدون هدف، سرگردان، شناور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Suddenly, I realized that I was jobless and adrift.
- ناگهان احساس کردم که بیکار و سرگردانم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adrift

  1. adverb floating out of control
    Synonyms:
    loose drifting afloat unanchored unmoored
    Antonyms:
    stable anchored tied down
  1. adverb without purpose
    Synonyms:
    purposeless aimless goalless directionless
    Antonyms:
    purposeful determined
  1. adverb off course
    Synonyms:
    wrong amiss astray erring
    Antonyms:
    on target on course

ارجاع به لغت adrift

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adrift» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adrift

لغات نزدیک adrift

پیشنهاد بهبود معانی