آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Racy

ˈreɪsi ˈreɪsi

معنی racy | جمله با racy

adjective

دارای طعم اصلی، دارای صفات اصلی و نژادی، تند، بامزه، با‌روح، با‌نشاط، مهیج، جلف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

racy fruit

میوه‌ی خوش‌طعم

This writer's racy humor arouses the reader's enthusiasm.

شوخ‌طبعی زیاد این نویسنده خواننده را به ذوق می‌آورد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a racy novel

یک رمان داغ

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد racy

ارجاع به لغت racy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «racy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/racy

لغات نزدیک racy

پیشنهاد بهبود معانی