گذشتهی ساده:
holleredشکل سوم:
holleredسومشخص مفرد:
hollersوجه وصفی حال:
holleringشکل جمع:
hollersفریاد خوشحالی، صدای مخصوص هر حیوان (مثل صدای قورباغه)، فریاد کردن، سروصدا راه انداختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We heard the hollers of the tortured prisoners.
ما نعرههای زندانیان شکنجهدیده را شنیدیم.
The children wanted to see who hollers the loudest.
بچهها میخواستند ببینند کی بلندتر داد میزند.
if you need anything, holler
(امریکایی - عامیانه) اگر چیزی لازم داشتی داد بزن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «holler» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/holler